نقابت را بردار رفیق ...

دیرشناختمت؛
تو خیلی خوب بودی
ﻭلی خودت نبودی!
من ب رسم رفاقت دیرینه امان
چشمانم را میبندم ؛
تو هم نقابت را بردار رفیق
بگذارصورتت هوایی بخورد"

برگم ! پر از اضطراب افتادن

انار نیستم که برسم به دستان تو 
برگم 
پر از اضطراب افتادن

 

فقط همیشه باش ...

بـاش.… 
گــاهــــی اخـم کـن 
گــاهــــی دعــوایـــم کـــــن 
گــــاهــــی دوستـــــم نـداشتــــــه بـــاش 
امـــا…. همیشـــــه بــــاش….

سخت ترین رابطه ...

شاید سخت ترین رابطه این است که دو انسان مغرور عاشق هم باشند...

مرا هزار امید است و هر هزار تویی ...

شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی...

 

داستان آنهایی که رفتند "از ایران" و آنهایی که ماندند "در ایران"

 

آنهایی که "از ایران" رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می‌کنند تا تنهایی بخورند، فکر می‌کنند آنهایی که مانده‌ند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می‌خورند و جمعشان جمع است و می‌گویند و می‌خندند.
آنهایی که مانده اند "در ایران" همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می‌کنند فکر می‌کنند آنهایی که رفته‌ند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می‌گویند و گل می‌شنوند و از آن غذاهایی می‌خورند که توی کتاب‌های آشپزی عکسش هست.

بقیه متن در "ادامه مطلب"

آیا عشق را می شناسی ؟

امروز پرسیدم "آیا تا به حال عاشق شده ای?"
گفت:نه! چه شکلی است?
گفتم :دعا میکنم هرگز نشناسی اش!
مثل فرشته ی مرگ میماند: ترسناک و آرامشبخش!

دیالوگ های زیبا (2)

رابرت رد فورد:
لعنتی، چرا هرکاری که ما توش خبره ایم غیرقانونی ِ؟

Butch Cassidy and the Sundance Kid 

 

 

عصر پاییـزی زیبا (عکس)

عصر پاییز باید اینجوری باشه یه نمه بارون ، زیر پاتم برگ خزون ... 

تلخ ترین حقیقت !

اگرخواستی چیزی را پنهان کنی، آن رادرمیان یک کتاب پنهان کن.
این ملت کتاب نمی خوانند......