صدایم را بشنو ای یگانه ای که از همه کهکشان ها بالاتر نشسته ای 
صدایم را که در آغوش گل ها معطر شده به اتاقت راه بده ...
کجا به سراغت بیایم ای بهترین ارزوی من
در  جنگل های انبوه پردرخت و شرجی شمال  ... ویا در کوهستان های مغرور غرب و یا مزرعه های نیشکر ...
بی قراری ام را برای که گویم؟
 به پیچک هایی که هرگز تا ارتفاع تو قد نمی کشند .. یا درختانی که دستشان به دامان تو نمی رسد ...
از تو فقط با دهان هایی گفت و گو میکنم که بارها نام تو را بوسیده اند ...
ای نازنین تر از افسانه های ناگفته ... بضاعت من اندک است ...
هدیه ای برای تو ندارم , جز لبخندهایی که طعم عشق دارند  و اشک هایی که از چشمه های ملکوت زلال تر است ... 
گیسوان تو میهن من است , من اهل شمال گیسوان تو ام ... 
من و شقاقل و بالنگ همزمان به دنیا آمده ایم  , در روزی که دست های محبوب تو در تپه های ازل , سنبله ها و یاسمن ها را می آفریدند...
ای قشنگ تر از روزهای عاشقی , ای دلپذیرتر از ساعت های پرتپش انتظار , پیوسته برایت میخوانم ...
 با دهانی که بوی گل سرخ می دهد , و هر روز نام تو را می بوسد...

[مناجات زیبایی که جناب اقای منوچهر والی زاده دوبلور مشهور تلویزیون در برنامه خندوانه شبکه نسیم اجرا کردن]